شهابالدین سهروردی، مشهور به شیخ اشراق، در میان فلاسفۀ مسلمان جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا فلسفهای را مطرح کرد که در کنار استدلال، به شهود و عرفان و تهذیب نفس نیز توجه دارد. این فلسفه را میتوان کموبیش، در دیدگاههای افلاطون و حکمای ایران باستان و مطالب عرفا پیدا کرد؛ اما سهروردی کسی بود که پس از حملات متکلمانی همچون غزالی به فلسفۀ مشاء و افول این فلسفه، مکتب فلسفۀ اشراقی را مدون کرد. نویسندۀ این کتاب درصدد است برخی مسائل اصلی و اساسی مطرحشده در آثار سهروردی را بهطوری که درخور فهم عموم باشد، بیان کند. او کتاب خود را با طرح بحثهای منطقیای مانند حق و صدق، جهت، قضایای مهمله و سالبه، کلیت، ایجاب و ضرورت آغاز میکند و در ادامه، به مسائلی هستیشناختی همچون ثبوت، مقولات، جوهر و عرض و جسم میپردازد. نگارنده در خلال بیان این مسائل، دیدگاه ملاصدرا و سهروردی را مقایسه کرده و نظر برخی متأخران را نیز بررسی میکند. بحثهایی مانند حدوث هیولی، تشکیک در جوهر، ملاک احتیاج به علت، وجود ذهنی، عالم مثال، تنزیه و تشبیه از دیگر موضوعاتی است که در این کتاب مطرح میشوند. نویسنده در قسمت پایانی کتاب، دربارۀ مباحثی انسانشناختی مانند معاد، تناسخ، حدوث نفس و رابطۀ انوار و ارواح سخن میگوید و کتاب را با بحث اعتباریبودن وجود در نگاه سهروردی پایان میدهد که بحثی هستیشناختی به شمار میآید.