یکی از ویژگی‌های مهم جوامع در حال گذار سرعت تحولات اجتماعی آن‌هاست. از جمله عرصه‌‌های اجتماعی پرتحول در جامعۀ ایران در چند دهۀ اخیر، عرصۀ خانواده و قلمروهای جنسیتی ناظر به آن است. خانوادۀ ایرانی در دهه‌‌های گذشته شاهد تحولات عمیق و گسترده‌‌ای در فرم و محتوا و کارکردهای خود بوده است. یکی از این تحولات مهم، دگرگونی در ساخت قدرت در خانواده و جابه‌جایی نقش‌های جنسیتی در درون آن است که به نگرانی عمومی در میان صاحب‌نظران و کارشناسان تبدیل شده است. تحلیل‌های متفاوتی نیز دراین‌باره در میان اهل اندیشه شکل گرفته است. برخی معتقد به فروپاشی و زوال خانواده در جامعۀ فعلی ایران بوده و برخی به ظهور خانواده‌ای جدید و مدنی معتقدند. کتاب حاضر دربارۀ این دو امکان متفاوت پیشِ‌روی نهاد خانواده در ایران بحث می‌کند. ایدۀ «نقد مداخلۀ دولت در امور خانواده» نیز یکی از محورهای اساسی این کتاب است که به لزوم امتناع دولت مدرن از تصدی‌گری در کارکردها و مناسبات خانواده، به‌منظور بازسازی نهاد خانوادۀ مقتدر در بستر دینی و سنتی جامعۀ ایرانی معتقد است.