معرفت‌شناسی یکی از شاخه‌های جدید فلسفه است که بر بحث معرفت متمرکز می‌شود. درست است که در سنت فلسفۀ اسلامی بدین شیوۀ نو مبحثی مستقل مطرح نشده است؛ اما فیلسوفان در ضمن مباحثشان، از معرفت نیز یاد کرده‌اند و دربارۀ آن سخنان درخور توجهی دارند. فیلسوفان اسلامی تعاریف مختلفی برای معرفت ارائه نموده و دسته‌بندی‌های خاصی از آن بیان کرده‌اند. کتاب پیشِ‌رو کوشیده است با تکیه بر نظام فکریِ شیخ اشراق، ابعاد معرفت را موضوع بحث قرار دهد و معرفت‌شناسی را به‌عنوان مبحثی مستقل در نظام اشراقی سهروردی طرح کند. نویسنده برای طرح این معرفت‌شناسی، کتاب حاضر را در ده فصل و یک مؤخره سامان می‌بخشد. او در فصل اول می‌کوشد تا تصویری از معرفت‌شناسی اشراقی ارائه دهد. در فصل دوم، خودِ «اشراق» از منظری معرفت‌شناسانه بررسی می‌شود. فصل سوم به بحث از «نفس» به‌عنوان فاعلِ معرفت اختصاص می‌یابد. فصل چهارم از ابزارهای معرفت از جمله حواس ظاهری و باطنی سخن می‌گوید. فصل پنجم، هم به اقسام معرفت از جمله حصولی و حضوری، و هم به‌مراتب معرفت از جمله حسی و شهودی می‌پردازد. در فصل ششم از یقین سخن گفته می‌شود و در فصل هفتم به مفاهیم عقلی اشاره می‌گردد. فصل هشتم به خودِ «تعریف» می‌پردازد. فصل نهم به رابطۀ معرفت و عوامل غیرمعرفتی می‌پردازد. فصل دهم هم به علم الهی اختصاص می‌یابد. در مؤخرۀ کتاب هم نویسنده به دستاوردهای معرفت‌شناسیِ اشراقی اشاره می‌کند.