یکی از جنبههای مهم فلسفه در دورۀ یونان باستان، توجه به مسائل ناظر به زندگی است. ارسطو نیز در آثارش، بهویژه در کتابهای اخلاق نیکوماخوس و اخلاق اودموس و سیاست، مباحث اخلاقی و سیاسی را مطرح میکند تا تبیینی فلسفی از آنها بیان کند. در دورۀ معاصر هم فیلسوفان میکوشند با ارائۀ راهکارهای فلسفی متفاوت، مسائل اخلاقی و سیاسیِ جدید مطرحشده در دورۀ معاصر را پاسخ دهند؛ چراکه بهاعتقاد اندیشمندانی همچون اشترواس و مکاینتایر، این دوره با بحران مواجه است. مکاینتایر از آن دسته اندیشمندان معاصر است که بهسراغ ارسطو میروند تا برای حل مسائل جدید پاسخی بیابند. موضوعِ اصلی این کتاب همین دغدغۀ مکاینتایر است. او بر این باور است که عقلانیتهای مطرحشده در دورۀ مدرن نتوانستهاند بهخوبی مسائل عملیِ زندگی معاصر را در حوزۀ اخلاق و سیاست پاسخ دهند. بهبیان روشنتر، به باور وی، پس از دورۀ روشنگری و مدرنیته، اخلاق کانتی و اخلاق فایدهگرا نمیتواند راهحلی برای مسائل و مشکلات اخلاقی باشد و تنها راه رسیدن به اخلاق و سیاستی موجّه و معقول، بازگشت به عقلانیت ارسطویی است؛ بنابراین، این کتاب، بازخوانی اندیشۀ ارسطو برای حلکردن مسائل فلسفی در زمینۀ اخلاق و سیاست است؛ البته مکاینتایر برای تکمیل پروژۀ خود، به اندیشۀ توماس آکویناس نیز متوسل میشود. این پژوهش پیشنهادی است برای کسانی که دغدغۀ مسائل عملی زندگی، چه زندگی فردی و اخلاقی و چه زندگی اجتماعی و سیاسی را دارند. همچنین مطالعۀ این کتاب برای علاقهمندان به نگاه ارسطو در پاسخ به این مسائل توصیه میشود. دانشجویان و پژوهشگران فلسفه نیز میتوانند در الگو قرار دادن چنین رویکردهایی برای خواندن فلسفۀ کلاسیک، از این کتاب بهره ببرند.