بحث معرفت، قدمتی به درازای فلسفه دارد. از هنگامی که توانایی تفکر وجود داشته، ذهن انسان بهسمت معرفت و چگونگی حاصلشدن آن نیز رفته است. انسان همواره از یکسو، به ذهن و پدیدارهای آن و از سوی دیگر، به جهانِ خارج و واقعی توجه میکند. از این رو، فیلسوف به تفاوت میان این دو میاندیشد و بر مبنای رابطۀ میان این دو، به بررسی درستی یا نادرستی اندیشههای مختلف میپردازد و همین، آغازی برای معرفتشناسی است. این کتاب نوشتهای مفصل دربارۀ معرفتشناسی و مفاهیم اساسی آن است. نویسندۀ این کتاب، رابرت آئودی، از فیلسوفان متخصص در این حوزه به شمار میآید و بهخوبی توانسته است در این کتاب، اصول و مبانی معرفتشناسی را تبیین کند. این کتاب در ده فصل تنظیم شده است که چهار فصل ابتدایی آن به شرح موضوعات ادراک حسی، حافظه، خودآگاهی و عقل میپردازد. شش فصل بعدی این کتاب عبارتاند از: ۱. گواهی؛ ۲. استنتاج و توسعۀ معرفت؛ ۳. معماری معرفت؛ ۴. تحلیل معرفت؛ ۵. معرفت علمی و اخلاقی و دینی؛ ۶. شکاکیت. با توجه به این عناوین، میتوان گفت این کتاب یکی از کتابهای اساسی دربارۀ معرفتشناسی است و مطالعۀ آن میتواند مخاطب را بهطور کامل درگیر کند.