زندگی راه های زیادی برای رفتن پیش پای انسان میگذارد و تقدیر هرکس را انتخاب آن راه رقم میزند. راهی که «بتول خورشاهی» انتخاب کرد، مبارزه بود. راهی که در ادامه زیاد هم آسان به نظر نمیرسید. «بتول خورشاهی» پس از شهادت برادرش تصمیم میگیرد بهعنوان پرستار به مناطق جنگی اعزام شود. او در مداوای مجروحان در شرایط سخت و محرومیت جنگ بسیار فعال بود. این بانو در سال ۱۳۶۶ پس از عملیات به حج تمتع مشرف شد. در مراسم برائت از مشرکین که تعداد زیادی از حجاج کشته شدند، توسط آل سعود دستگیر شد. تعداد کشتههای این حادثه آنقدر زیاد بود که حج آن سال به «حج خونین» معروف شد. اینکه «بتول خورشاهی» چطور توانست به طرز معجزهآسایی از زندان آل سعود فرار کند را در کتاب راهی برای رفتن میخوانیم. کتابی که از مبارزه یک زن انقلابی روایت متفاوتی را بیان میکند.