عراق در ابتدای حملۀ سراسری خود به ایران در سال 1359، ظرف ۴۸ ساعت از شهر هویزه تا کرخه پیشروی کرد و در امتداد آن مستقر شد، بهطوریکه فاصلۀ آنها تا هویزه حدود ۱۰ کیلومتر بود. تاکتیک دشمن این بود که با تصرف سوسنگرد، هویزه خودبهخود سقوط میکند. اما هویزه با بیش از 160 شهید، فرهنگ مقاومت خود را در ماههای شروع جنگ، سرمشق همۀ رزمندگان قرارداد و آن شهر کوچک الگویی شد برای ادامۀ جنگ و مقاومت در برابر دشمن متجاوز. دشمنی که هرچند با خیانت بنیصدر در هویزه صحنههایی بسیار تلخ را رقم زد اما دانشجویان پیرو خط امام تا آخرین نفس در مقابل دشمن متجاوز ایستادند. «نصرتالله محمود زاده» نویسندۀ کتاب، سراغ شهری رفته که وصف خاطراتش را کمتر شنیدیم؛ خاطرات مقاومت مردم و دانشجویانی شجاع مثل شهید «سید محمدحسین علمالهدی» و حماسهآفرینی بیبدیل آنها... . تقریظ رهبری درسی که این خاطره حماسه آمیز و جانگداز میدهد پیام جاودانهای برای همه ملتها و نسلهاست. درس مقاومت مردانه انسانهای بزرگی است که ارادۀ پولادین و قدرت والای بشری خود را به اراده الهی متصل ساختند و آگاهانه قدم در میدان فداکاری نهادند و صحنه نبرد با دشمن اسلام را با خون خود رنگین ساختند. بیشک اگر لحظات پرمعنا و پرماجرای هر یک از این شهادتها ثبت میشد و -چنانکه در این یادداشتها آمده – به چشم میآمد غنیترین میراث معنوی برای تاریخ بهجا میماند. افسوس که بدین مهم بهقدری که باید همت گماشته نمیشود لذا این نوشتهها را که در نوع خود بسیار کمنظیر است باید قدر دانست.