مسلم ناصری نویسندۀ کتاب که دانشآموختۀ دوره دکتری تاریخ است برای یک فرصت مطالعاتی به آلمان و ایتالیا رفته و خاطرات حضورش را در این دو کشور را برایمان به تصویر کشیده است. همچنان که از اسم کتاب معلوم است، در این کتاب خاطراتی از این سفر با چاشنی موقعیتهای دراماتیک طنز روایت میشود و از آنجایی که نویسنده تاریخ خوانده، نگاه تاریخ شناسانۀ او به اروپا و مخصوصاً ایتالیا و آلمان از دیگر ویژگیهای کتاب «خری که در برلین گم شد» است. اما یک برش از این کتاب: «تا میتونین، بخورین! این جملۀ راهنمای خندهروست که با شوخی - جدی میخواهد بگوید که هزینهاش داده شده است. صبحانه مفصل است و ما هم مفصلتر میخوریم تا توان یک روز قدم زدن را داشته باشیم. همهچیز داری سلف آزاد چیده شده است؛ از پنیر فرانسوی و شیر و ماست و کالباس گرفته تا غذاهای ممنوعه. بیشتر بچهها به خاطر مسائل شرعی، تخممرغ آبپز انتخاب میکنند. سعی میکنیم خود را با میوه و بریدههای آناناس سیر کنیم؛ آناناسهایی که داخلش حبههای یاقوتی انگور در این وقت سال، تو را یاد بهشت میاندازد. همهچیز هست، ولی به خاطر اعتقاد مذهبی نمیشود چیز زیادی خورد؛ مثل بیماری که دور تا دورش بهترین غذاها چیده شده باشد، ولی به علت تجویز پزشک تنها نان خشک، قوتش باشد. میوههای تازه و تکههای آناناس خوشمزه است و میتواند قوت روزانه برای پیادهروی طولانی باشد. پس تا میشود باید خورد. هرچند آشپز و گارسونها چشمشان گشاد شود!»