این کتاب روایت زندگی فردی به نام عبدالرحمن است. او فرزند یک تاجر اصفهانی است که و مورد تهدید مأمور حکومت عباسی در اصفهان قرار میگیرد. پس از تهدیدهای فراوان، عبدالرحمن از شهر فرار میکند و مأمور حکومت عباسی اموال این شخص را تصاحب میکند. او پس از سالها، مجدد بهصورت ناشناس وارد شهر اصفهان میشود و درمییابد که مادر او به دست حکومت عباسی کشته شده است. او در این هنگام ازدواج میکند و به سامرا میرود. او در سامرا به یکی از یاران امام هادی(ع) تبدیل میشود. در این کتاب، نویسنده شرایط شهر سامرا، حکومت عباسی، شهر اصفهان و وضعیت کلی سرزمینهای اسلامی را بهخوبی نشان میدهد و ضمن ذکر واقعیتهای تاریخ، داستانی جذاب را خلق کرده است.