کتاب «پهلویستایی در ترازوی تاریخ» در دو بخش کلی با مخاطبین خود گفتگو میکند. در بخش اول، ابتدا با مروری جریانشناسانه بر تحولات قبل و بعد از انقلاب اسلامی، به بررسی خاستگاه و انگیزه و ماهیت جریان پهلویستایی و تضادها و تناقضهای این دیدگاه پرداخته شده است. در بخش دوم نیز، محورهای مهمی از دیدگاه و ادعاهای پهلویستایان دربارۀ ماهیت کودتای سوم اسفند، رضاخان و ایجاد دولت مقتدر مرکزی، تشکیل ارتش، تأمین امنیت، حذف عوامل محلی سنتی انگلیس، پیدایش سلسله پهلوی، نقش انگلیسیها و غیره که در کتاب «ایران، برآمدن رضاخان و برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها» نوشتۀ دکتر سیروس غنی مطرح شده، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. نویسنده در این کتاب تا آنجایی که توان داشته، تلاش کرده با ارائۀ یک نگاه کلی و عام به مخاطب خود، تاریخ پهلوی را از زاویهای جدید بهنمایش بگذارد تا فرآیند تطهیر چهرۀ پهلویها و بزککردن این خاندان را بهطور محسوسی مقابل خود ببیند. با مطالعۀ کتاب پهلویستایی، واژگونهنماییهای جانبدارانه برای توجیه رویکارآمدن رضاخان و اقدامات او و اوضاع ایران در آستانه کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ تا تأسیس سلسله پهلوی در سال ۱۳۰۴، با استدلال روشن شده و معلوم میشود که پهلویستایی صرفاً رویکردی ایدئولوژیک و کنشی انفعالی و سیاسیکارانه برای مقابله با نظام سیاسی مولود انقلاب بوده و نسبتی با واقعیتها و دادههای تاریخ ندارد و هر جا لازم بداند آنها را در پیش پای اهداف سیاسی خود ذبح میکند.