اغلب مردم زمانی که اصطلاح سیر و سلوک را میشنوند، دوری از دیگران، رنج و سختی و تعابیری اینچنین در ذهنشان نقش میبندد؛ اما این درک و دریافت عامۀ مردم است که روایتهای مقابل آن بسیار وجود دارد. مظفر سالاری در «گوهر شبچراغ» زندگی مردی را روایت کرده است که در نقطۀ مقابل باور عامیانه در مورد سیر سلوک قرار دارد. حاج شیخ غلامرضا یزدی، از مراجع خوشنام در ابتدای قرن چهاردهم هجری شمسی است که زندگی او موضوع کتاب حاضر قرارگرفته است. زندگی ایشان در دورۀ پهلوی اول و دوم آکنده از سیر و سلوک عملی و علمی است که تلاش دارد یاد خداوند متعال را در دلها زنده نگه دارد. کتاب مجموعهای مستند از زندگی شیخ غلامرضا یزدی است که با عنصر خیال در داستانهای کوتاه روایت شده است.