نویسنده در این کتاب بر آن است تا مبانی فلسفی فمینیسم را تجزیه‌وتحلیل کند. این مبانی در سه حوزۀ ماهیت آدمی، معرفت‌شناسی و اخلاق تنظیم شده است. دو فصل آغازین کتاب به گسترش فمینیسم و رابطۀ فمینیسم و فلسفه اختصاص دارد. نویسنده در این دو فصل، ابتدا پیدایش و گسترش اندیشه‌های فمینیستی را مرور و امواج سه‌گانۀ این جنبش در غرب را معرفی می‌کند و سپس به نقد خوانش مردانه از متافیزیک و فلسفه می‌پردازد. در فصل سوم با عنوان «ماهیت آدمی و مسئلۀ جنسیت» به طرح انتقادات فمینیست‌ها به مسئلۀ ماهیت آدمی و جنسیت پرداخته و دوگانۀ سکس و جندر را مطرح می‌کند. در فصل چهارم با عنوان «معرفت‌شناسی جنسیتی و روش‌شناسی علمی» به طرح دیدگاه‌های انتقادی فمینیستی به معرفت‌شناسی غالب در علوم تجربی می‌پردازد. درنهایت در فصل پایانی با عنوان «تمایز جنسیتی و اخلاق» به نقدهای وارد بر فلسفۀ اخلاق سنتی توسط فمینیست‌ها پرداخته و غلبۀ رویکرد مردسالارانه به اخلاق را به نقد می‌کشد. مؤلف در پایان هر فصل، از منظر خودش انتقاداتی بر دیدگاه‌های فمینیستی دربارۀ موضوعات هر فصل وارد می‌کند.