اگه دنبال یه کتاب تپل و باحال و با محتوا و بهدردبخور توی کتابها با تیپ ماجراجویی و تخیلی میگردین واقعاً خود خودشه... درست اومدین آدرسو... همینجاست...! «محمدجواد» کلی ماجرا توی این دو تا کتاب قراره برای ما راه بندازه...! اسم جلد اول «محمدجواد شمشیر ایلیا» که اگر خونده باشین داستانش این بود: محمدجواد که از زیرزمین خونهشون صداهای عجیب، غریبی میومد و اون صداها رو مربوط به آدمفضاییها میدونست یه شب که پدر و مادرش عروسی رفته بودند تنها پا شد رفت زیرزمین تا ببینه چه خبره و بالأخره داستان اون صداهایی که میشنوه چیه! اما قبل رفتنش هم یه یادداشت نوشت برای بابا و مامانش و علت این کارش رو توضیح داد تا اگر اتفاقی هم افتاد اونا بدونن چه خبر شده! محمدجواد توی زیرزمین رفت اما بهجای آدم فضایی بین کارتنهای کتاب توی کنج زیرزمین خانه، با یه موجود دیگه روبرو شد! اینجا دیگه استپ میکنیم چون باید خودتون برید ببینید چه ماجراهایی اتفاق میفته؛ تا اینجا پس شد جلد اول کتاب «محمدجواد و شمشیر ایلیا». اما بریم سراغ جلد دوم به اسم «محمدجواد و راز مجسمهها» توی این کتاب محمدجواد یه سفر خطرناک رو شروع میکنه تا بره بچههایی رو نجات بده که اسیر شدهاند! اسیر سیاهیها، اسیر تاریکی! اما توی این سفر، همون موجودی که برای بار اول توی زیرزمین دید، اینجا هم همراهشه؛ «هما و سلوا» هم به این دو نفر اضافه میشن و خلاصه قراره این جمع چهارنفره به کمک هم چیزهای بهدردبخوری و باحالی رو به ما نشون بدن که تا داخل این کتابها نشین از اونا سر در نمیارین!