شاهرخ، حرّ انقلاب اسلامی

شاهرخ، حرّ انقلاب اسلامی

نویسنده : جمعی از نویسندگان

انتشارات : شهید ابراهیم هادی

گروه : نوجوان

برچسب ها : تحول ، شهید ، لات ، شاهرخ ، اراذل ، خاطرات ،

شابک : ۹۷۸۶۰۰۷۸۴۱۹۱۴

تعداد صفحات : ۱۶۰

سال انتشار : 1400

توی شناسنامه اسمش «ابوالفضل» بود اما «شاهرخ» صداش میزدنش؛ یه گنده‌لاتِ هیکل درشت و اهل تیزی و چاقوکشی و ... که توی محله، کلی ازش حساب می‌بردند و کلی نوچه و رفیق مثل خودش دور و برش رو گرفته بودند! این پسر اخراج شده از مدرسه که جزو اراذل معروف محله شده بود، جوری رفتار کرده بود که طعم اذیت و آزارش رو دیگه همۀ مردم کوچه و محلۀ جنوب شرق تهران، کم‌وبیش چشیده بودند! «شاهرخ» با اینکه حتی یه دور‌ه‌ای سراغ ورزش کشتی هم رفت و قهرمان و نایب‌قهرمان مسابقات کشتی آزاد و فرنگی سنگین‌وزن جوانان و بزرگ‌سالان تهران هم شد اما «ورزش کشتی» و قهرمانیاش هم نتونست اونو از خلاف دور کنه! یعنی کار به یه جایی رسیده بود که خانواده‌ش، سند خونه‌شون رو آماده روی طاقچه گذشته بودند و منتظر بودند هر موقع پسرشون رو بازداشت می‌کنند سریع برن و آزادش کنند!!! اما ما آدم‌ها قرار نیست و معلومم نیست همیشه یک‌جور بمونیم؛ ممکنه با یه بهونه مثل دعای مامان و بابامون یا با یه نیت درست، یا یه کمک و دعای خاص یا صد تا چیز دیگه، یهو بگیره و ما هم کلی عوض بشیم یا درست‌ترش رو بگیم «آدم» بشیم! و البته بعضیامونم از اون طرفی بشیم یعنی بریم به سمت «عوضی» شدن! داستان شاهرخ هم همینه؛ از اون اوضاع و احوال و همکاری با ساواک و عوضی بودن! رسید به جایی که هم ضد ساواکی شد و هم ضد شاه و بعد از انقلاب هم رفت جبهه تا به لحن خودش بابای بعثی‌ها و دشمن خاک و وطنمون رو دربیاره و آخر سر جوری بشه که توی همون جبهه هم شهید بشه! اینکه چه جور این آدم از الواتی و اراذل اوباش‌بازی رسید به جایگاه شهدا، دیگه یه رمز و رازی داره که توی این کتاب، باید بخونیم و دنبال کنیم.