رمان از زندگی یه دختر نوجوون به اسم «تاره» قراره با ما حرف بزنه؛ اما ماجراهای این دختر درست از شبهایی شروع میشه که ستارههای آسمونش جاشون را به «هواپیماهای جنگی» دادند. ستاره که با دو تا خواهر و پدر و مادرش زندگی میکنه جنگ و حواشی اون، زندگی این خونواده رو دستخوش تغییراتی قرار میده؛ اینکه ستارۀ نوجوان این کتاب، میون چالشهایی که جلوی پای خودش و خونوادهاش سبز میشن چیکار میکنه و چه عکسالعملی داره؟! و از یه طرف آوارگی از محل زندگیشون و از طرف دیگه بدخلقی پدرش و کارهای مادر باردارش اینجور احساسش میشه انگار هیچکی دیگه دوستش نداره با اینا چه جوری میسازه و رفتار میکنه؟! همه اینا رو باید توی کتاب «شبهای بیستاره» دنبال کنیم؛ ماجراهایی که حسابی قدرت فهم ما رو از زندگی و دور و برمون بالا میبره و یه دستگرمی و دستفرمون امتحان شده خوب برای زندگیهای خودمون میشه حساب بشه.