خدا نکنه هیچ دختر و پسری پدر یا مادرشون رو توی دوران کودکی و یا نوجوونی از دست بدن؛ خیلی سخت میشه و غمانگیز؛ و البته برای دخترا خیلیخیلی سختتر هم میشه؛ کتاب «من و آقای همسایه» از اون کتابهاست که قراره با همین داستان شروع بشه یعنی داستان از دست دادن پدر! «افسانه» دختر 17 سالۀ این کتاب از اون زمانی که پدرش رو به خاطر مریضی از دست میده، کلی داستان و اتفاق تازۀ سخت برای خانوادهاش به وجود میاد؛ از مشکلات مالی و ... بگیریم تا مشکلات اعتقادی و احساسهای خاص که بیشترش باز بهخاطر همون عدم حضور پدر و چالشها و مشکلاتی هست که گریبان افسانه و خونوادهاش رو میگیره؛ اگر یه انتخاب خوب بخوایم بگیم برای همه نوجوونها بهخصوص دخترها این کتاب واقعاً یه انتخاب عالیه؛ کلی مطلب بهدردبخور و احساس و اخلاق از همین داستان زندگی «افسانه» نصیبمون میشه؛ پس بخونیم و کیفشو بکنیم... . در این کتاب، نویسنده داستان زندگیِ دختری نوجوان را روایت میکند که بهتازگی پدر خود را از دست داده است. این دختر جوان، پس از مرگ پدر با مسائل متعددی مواجه میشود که برای او تازگی دارند. او ناگهان خود را در حالت بلوغ میبیند، بهطوریکه درمییابد میل جنسی در او وجود دارد و احساس علاقه به جنس مخالف را در خود میبیند. مسائل و بحرانهای مالی نیز از دیگر اتفاقاتی است که در این مسیر برای این دختر نوجوان رخ میدهد. در این داستان، محل زندگی این دختر جوان در نزدیکیِ یک مسجد قرار دارد که منشأ برکت برای زندگی او است و این مسجد، مسجد امام جواد(ع) نام دارد. این داستان تلفیقِ زیبایی از برکت حضور ائمه در زندگی روزمره و هدایت شدن توسط آنها است.