کشتی اسیران داستان زندگی امام حسن عسکری

کشتی اسیران داستان زندگی امام حسن عسکری

نویسنده : زهرا زواریان

انتشارات : قدیانی

گروه : نوجوان

برچسب ها : امام عسکری ، داستان ، نوجوان ،

شابک : ‏‫‭۹۷۸۶۰۰۰۸۱۳۱۷۸‬‬

تعداد صفحات : ۱۶۰

سال انتشار : ۱۴۰۰

پدر امام زمان ما یعنی امام حسن عسکری(ع) از اون شخصیت‌‌هایی هستند که خیلی درباره‌‌شون کم می‌‌دونیم؛ کتاب «کشتی اسیران» میتونه بهونۀ خیلی خوبی باشه تا ما رو با سرگذشت این امام عزیزمون بیشتر و بهتر آشنا کنه. پس با این داستان جالب میریم که توی زمان حرکت کنیم و یه گشت‌وگذار جالب و پرفایده با هم داشته باشیم. چند خط از همین کتاب: «آسمان و زمین دگرگون شده و فضا در هاله‌ای از مه و ابر فرو رفته بود. نرجس احساس بی‌وزنی می‌کرد. درد و ضعف از جانش رفته بود. مبهوت و حیران نگاه می‌کرد. موهای بلند و انبوهش را به کناری زد. خطی از نور از گوشه‌ی اتاق، چشمش را زد. بلند شد و هاج‌و‌واج قدم برداشت. در میان دریایی از نور و آب شناور شد. ابرها در هوا معلق بودند. نسیم خنکی می‌وزید. ستاره‌ی صبح طلوع کرده بود. صدای اذان بلند شده بود. نمی‌دانست کجاست. با حیرت نگاه می‌کرد. چند بار دور خودش چرخید. ناگهان ابرها بالا رفتند، بالا و بالاتر. سقف اتاق دیگر نبود! پرندگانی زیبا و رنگارنگ از آسمان به زمین آمده بودند. نورهای الوان و رقصان در نگاهش می‌چرخیدند. دست دراز کرد و کودک زیبایش را در آغوش گرفت. مرغ‌های سفید و پرندگان زیبا دورشان می‌چرخیدند. رقصی دایره‌وار شکل گرفته بود. ابر بود و ابر بود و ابر. نرجس خندید. صدای قهقهه‌ کودکش را شنید. مرغ‌ها باهم آواز می‌خوانند.»