چند خط از کتاب رو همین اول کار بخونیم: «کاروان می‌رفت و هارون را می‌برد و آنچه را که از او به‌جای می‌ماند برای دو فرزندش امین و مأمون باقی می‌گذاشت. از او چه مانده بود جز عشق به دنیا و نفرت از آنانی که قدرت و ثروت او را تهدید می‌کردند؟ چه مانده بود جز بدنامی تبارش به خاطر بدرفتاری با فرزندان پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله؟ چه مانده بود جز زندان‌های تودرتو و نفرین‌های اسیران و شکنجه‌شدگان در سیاه‌چال‌هایش؟ چه مانده بود جز ننگ و ریاکاری‌ها و سوءاستفاده‌های او از پرچم اسلام؟»... ما که نمی‌‌خواهیم با نخواندن این کتاب، یک ماجرای خواندنی را از دست بدهیم!؟ پس بجنبید...