داستان کتاب «کبوتر کاغذی» درباره نامهای کوچک به اسم «نامک» است که توسط دختری به اسم نرگس که در یک روستای کویری زندگی میکند نوشته شده است. نرگس برای مردی بارانی نوشته که به روستای آنها بیاید تا خشکسالی تمام و روستایشان دوباره سرسبز شود و اهالی روستا که به خاطر خشکسالی از روستای آنها رفتهاند دوباره به روستا برگردند. نامک به سرزمین آرزوها میرود؛ در آنجا به شکل کبوتر کاغذی در میآید و مأموریت پیدا میکند که به دنبال مرد بارانی بگردد و نامۀ نرگس را به او برساند.