این کتاب یه داستان ماجراجویانه داره که قراره ما رو با خودش به دل تاریخ ببره؛ ببره به دورۀ قاجار و دوران زندگی یکی از مردان مبارز ایران عزیزمون. داستان از اینجا شروع میشه که دختر شیطون و کنجکاو این کتاب به اسم «سایه» از طرف مدرسه با بقیۀ هممدرسهایها میرن برای بازدید از خونۀ این مبارز مشهور وطنمون که حالا این خونه جزو آثار تاریخی و موزهای حساب میشه؛ اما «یه» داخل زیززمین روی یه سکویی میشینه و مشغول عکس گرفتن میشه اما اون سکو یهو خراب میشه و میریزه و از زیر اون یه خمره قل میخوره و میاد بیرون و میشکنه! معلوم میشه داخل خمره پر از کاغذه که «سایه» اونها رو برمیداره؛ اون کاغذها دستخط و نوشتههای همون مبارز مشهور هستند و سایه میشینه کاغذها رو میخونه و از همینجا ماجرای کتاب وارد مسیر اصلی خودش میشه و ما رو هم با خودش میبره به اون دوران پرماجرا و پرحادثه. پس اینم یه داستان جذاب از دوران قاجار که ارزش خوندن داره.