اگر کتاب «پروفسور فوفو» به گوشتون خورده باشه جلد اول همین کتابی هست که میخوایم بهتون معرفی کنیم یعنی: «بابا فوفو»؛ اگه یادتون باشه توی کتاب «پروفسور فوفو» خوندیم و دیدیدم که موجوداتی تخیلی به اسم «گلیمگوش» بهخاطر بیاحتیاطی آدمها از بین میرن؛ و با آسیب دیدن و بین رفتن اونها دیگه ما انسانها نمیتونیم به آب تصفیهشدۀ درستوحسابی دسترسی داشته باشیم؛ البته سه تا داستان توی این کتاب برای ما تدارک دیده شده که کلیت این داستانها، همهشون هم مربوط به محیطزیست و خرابکاری ما آدمهاست که داریم در قبال طبیعت و حیوانات و کرۀ زمین ... انجام میدیم؛ حالا دیگه اینکه چه اتفاقات و ماجراهای پرهیجانی قراره توی این سه تا داستان ببینیم باید توی این کتاب با «سحر» قهرمان این کتاب همراه بشیم و بریم بینیم توی این ماجراها قراره ما رو تا کجاها همراه خودش ببره! خب... تا اینجا که همۀ حرفامون دربارۀ جلد اول یعنی کتاب «پروفسور فوفو» بود؛ اما توی جلد دوم و کتاب «بابا فوفو» قراره چه چیزایی رو ببینیم و کشف کنیم؟! توی کتاب «بابا فوفو» قراره ماجراها و اتفاقات هیجانانگیز و خفنتری رو تجربه کنیم؛ قراره همراه «سحر» و مادرش بریم یه سفر دور و دراز به خود سرزمین «گلیمگوشها»؛ سحر با یه ترفند که خاص ما نوجوونهاست مادرش و خودش رو مهمون منزل «بابا فوفو» و همسرش میکنه؛ چرا که ورودی سرزمین «گلیمگوشها» توی زیرزمین خونۀ «بابا فوفو» هست و مادر سحر هم برای اولین بار گلیم گوشها رو اونجا میبینه؛ از اون به بعده که دیگه سحر و مادرش مدام به خونۀ بابا فوفو و به سرزمین «گلیمگوشها» رفتوآمد میکنند. ماجراهای جالب و عجیبوغریبی طی این مدت آشنایی برای سحر اتفاق میفته که باید همراه کتاب «بابا فوفو» بشیم و قلبمون رو آمادۀ یه سری هیجانات خاص و ماجراهای دستاول و خوندنی کنیم... پس بزن بریم دخمل خوب...