داستان «ادواردو آنیلی» سرشار از شگفتی و رمز و راز است. «ادواردو» یکی از ثروتمندترین مردان جهان بود که کارخانههای فیات، فراری و مازراتی تنها بخشی از ارثیۀ بسیار بزرگ او بودند! با این حال او به همۀ آنها پشت پا زد و راه و رسم جدیدی را برای ادامۀ زندگیاش انتخاب کرد. یک کتاب خاک خوردۀ گوشۀ کتابخانۀ دانشگاه محل تحصیل «ادواردو» ورق زندگی او را برگرداند و مسیر زندگیاش را با تغییری بسیار تعجببرانگیز مواجه کرد. «ادواردو آنیلی» در ایتالیا به دنیا آمده بود و بین یهودیان متعصب زندگی میکرد؛ داستان این رمان در قلب اروپا رخ میدهد، در کاخ «سناتور آنیلی» صاحب کارخانۀ فیات، فراری و مازراتی. داستان از آخر زندگی «ادواردو» شروع میشود و با سه خط داستانی. خط اول داستان خود ادواردو است؛ خانوادهاش، دوستانش، مسلمان شدنش، اتفاقاتی که برایش میافتد و ظلمهایی که مافیای صهیونیستی بر او میکنند. خط دوم داستان رمان «ادواردو» جریان مستندسازان ایرانی است که برای فهمیدن جریان ادواردو به ایتالیا سفر میکنند و اتفاقاتی برایشان میافتد. و جریان سوم داستان هم جریان خبرنگاری ایتالیایی است که در زندگی خود به دنبال حقیقت میگردد. این سه خط داستانی در پایان داستان به هم میرسند و خاطرهای ناب از لذت خواندن یک کتاب خوب را در ذهن و دل ما به یادگار میگذارند.