مجموعه داستان «قصههای ریزهمیزه» در قالب چهار داستان با نامهای «کیسه شادی»، «لبخند گمشده»، «لبخند خدا» و «قطرههای ریزریزو» برای کودکان شکل میگیرد. کتابهای این مجموعه هر کدام به ویژگیهایی مثل «شکرگزاری»، «لبخند زدن» و «شاد کردن دیگران» اشاره میکند که گاهی در زندگیهای خودمان و کودکانمان کمتر به آنها توجه میکنیم. مثلاً کتاب «لبخند گمشده» داستان گفتوگوی یک کرم به نام «کرمینو» را با کفشدوزک و سنجاقک و هزارپا به تصویر میکشد؛ «کرمینو» یک کرم خاکی است که هم گله دارد و هم غصه. اینکه چرا هزارپا اینهمه پا دارد اما او هیچی؟ چرا سنجاقک دو بال قشنگ دارد اما او نه؟ یعنی خدا یادش رفته به او نعمتهای قشنگ و بهدردبخور بدهد؟! یا کتاب «قطرههای ریزریزو» داستان ابرهای ریزهمیزهای را برایمان تعریف میکند که تازه به دنیا آمدهاند و نمیدانند چهکار کنند و حوصلۀ ابر کوچولوها سر رفته. آنها خیال میکنند بچهاند و نمیتوانند کار خاصی انجام بدهند؛ اما «ریزریزو» کوچکترین ابر قصه، یکجور دیگر فکر میکند. یکجوری که همه را خوشحال میکند...