جالبیه این کتاب اینه که قراره داستانش رو از حرفهای ردوبدل شده بین «ابلیس» با یه «بچهجن» بخونیم و بشنویم! البته این اتفاقاتی که قراره بخونیم، از دیدگاه ابلیس قطعاً یه جاهایی تلخ حساب میشه و خودش که داره تعریف میکنه کلی حرصوجوش میخوره چون خیلی از جاها تیرش به سنگ خورده اما برای ما شیرین و خوشمزه جلوه میکنه. و باز اینم بگیم که این رمان فانتزی یه کمی هم ترسناکطوره و همین قضیه جذابیت این رمان رو برامون چند برابر هم میکنه. «ابلیس» میخواد توی این کتاب کاری کنه کارستون! قراره که با کمک والفور، تمام قدرتش رو بگذاره برای اینکه جلوی بزرگترین اتفاق بشری رو که همون اعلام جانشینی ولایت امیرالمؤمنین بعد از پیامبر هست رو بگیره! چراکه اگر این اتفاق بیفته کلی از نقشههای شیطان برای گمراهی انسانها از بین میره و از اون طرف هم زحمت خودش چند برابر میشه برای از راه به در کردن افراد و ملتها! بریم ببینیم ابلیس چیکار میخواد بکنه و چی توی کلۀ این بچهجن میخواد فرو کنه! کتاب «والفور، دسیسهگری از هلاس» یه انتخاب عالی میتونه باشه برای مطالعۀ همه ما.