مرثیه شعری است که در گذشته‌ جایگاهی بسیار رفیع داشت و در قالب‌های طولانی سروده می‌شد: از ترجیع‌بند محتشم کاشانی گرفته تا مثنوی‌های گنجینة الاسرار عمان سامانی و آتشکده میرزا محمدتقی حجت‌الاسلام، متخلص به نیّر تبریزی. شاعرانی که در روزگار ما مرثیه‌سرایی می‌کنند، اغلب در قالب‌هایی از جمله غزل، شعر خود را می‌سرایند تا مخاطب با شعر، ارتباط آسان‌تری برقرار کند. در عصر ما اشعار طولانی طرفدار ندارند و مخاطبان دوست دارند در کوتاه‌ترین زمان و به ساده‌ترین شکل ممکن، از شعری که می‌خوانند یا می‌شنوند، لذت ببرند. اما این بار مهدی زارعی قصد کرده است در کتاب خود، قدم در راه بزرگان مرثیه‌سرا بگذارد و شعر عاشورایی‌اش را در قالب بلند چهارپاره به گوش مخاطب برساند. ویژگی مهم و برجستۀ این کتاب، تلاش شاعر برای داستان‌پردازی است. او خوابی را که بانوی کربلا، زینب کبری(س)، در کودکی دیده است، دست‌مایۀ شعر خود قرار می‌دهد و بدین‌سان، سنتی دیگر از گذشتۀ ادبیات پارسی را احیا می‌کند و منظومه‌ می‌سراید. روال کلی منظومه‌سراییِ زارعی در این کتاب، روایت داستان است و کمتر انگشت روی موضوعی خاص می‌گذارد و روی آن متوقف می‌شود؛ اما در جایی که احساس نیاز کند، فضا را با توصیف‌های زیبا می‌پروراند. در مجموع، می‌توان گفت کتاب کابوس شاخه‌های شکسته، به‌سبب خلق روایتی جدید و استفاده از قالبی بدیع و متفاوت در منظومه‌سرایی، اثری شایان توجه است. این کتاب را که در روزگار کوتاه‌نویسی و کوتاه‌سرایی، نشانی از شوکت داستان‌گویی ادبیات فارسی دارد، نباید از دست داد.