سید سعید هاشمی مثل اکثر اوقات قرار است در این کتاب نیز در قالب داستان و دربارۀ موضوعات اجتماعی و پیرامون ما برایمان مهمانی بگیرد! تنوع داستانهایی که در این کتاب قرار است نویسنده بهوسیلۀ آن ما را میهمان خود کند شامل مسائل اجتماعی تا ازدواج جوانان و اشتغال و... میشود. اما در بین داستانهای این مجموعه، داستان «یه پارچه خانوم» طولانیترین داستان این کتاب است که عنوان کلی کتاب هم با استفاده از همین نام بسته شده است. «یه پارچه خانوم» دربارۀ پسری است که پدر و مادرش اصرار زیاد دارند او با دختری که آنها برایش در نظر گرفتهاند ازدواج کند و حتی بهزور میخواهند پسرشان را به این ازدواج راضی کنند! اما پسر، در دانشگاه دختری را انتخاب کرده و دوست دارد با او ازدواج کند و این وضعیت اصرار خانواده و علاقۀ شخصی پسر داستان، موقعیتهای طنزی را ساخته که نویسنده در لابهلای آنها بهخوبی از موضوع اصرار خانوادهها فقط طبق نظر خودشان برای ازدواج فرزندانشان انتقاد کرده است. اما داستانهای دیگری را که در این کتاب میخوانیم به این عناوین هستند: «خوشقلم در زیرزمین نیمهتاریک»، «طنزنویس پولپرست»، «شهرسازها»، «خوابگاه»، «صدای داییجون»، «شربت جادویی» و «صاحبخانهای که صاحبخانه شد»... .