روایت رنجی که ائمۀ معصوم از خلفای اموی و عباسی کشیدند، یکی از عبرتآموزترین داستانهای تاریخ اسلام است. این کتاب در فضای خلافت اموی نوشته شده است و با بهرهگیری از منابع تاریخی، تلاش کرده است تا تبلیغات دستگاه اموی را علیه خاندان عصمت و طهارت به تصویر کشد. بخش از اعظمی داستان درباره این تبلیغات است و نشان داده شده است که معاویه و امویان تمام تلاش خود را به کار بسته بودند تا چهرۀ نوه رسول خدا را مخدوش کنند و خود را بهعنوان جانشین بر حق ایشان به مردم بقبولانند. در این کتاب، این مسئله در قالب داستان برخورد یک خرمافروش به اسم میثم (از یاران امام) با یک جوان که راه خود را گم کرده است، برای خواننده تشریح شده است. جوان، توصیفاتی از این خرمافروش میشود که با آنچه از امام حسن(ع) شنیده است، متفاوت است و بهتدریج با سجایای ایشان آشنا میشود.