این کتاب یکی از اتفاقات مشهور و واقعی ملاقات با امام زمان(عج) را در قالب داستان برایمان تدارک دیده است. «پادرمیانی» داستان عشقی است ناخواسته و ناگزیر. «حسین آل رحیم» طلبهای ندار و فقیر است که در حوزه تحصیل میکند و از دار دنیا فقط چند کتاب دارد و بهجز اتاق موقتی که در حوزه به او برای اسکان دادهاند، هیچچیز دیگری ندارد! «حسین» که در درس و بحث ممتاز و مشهور بین طلاب و اساتید است، به بیماری سل نیز مبتلا است. «حسین» یک روز در بازار بهطور ناخواسته، دلش به دو چشمسیاه یک دختر گره میخورد و دلش فرو میریزد و عاشق میشود. او فوراً از یکی از اساتید خود میخواهد تا واسطه شود و آن دختر را که «لیلا» نام دارد و دختر یکی از شیعیان ثروتمند است، از پدرش خواستگاری کند؛ اما پدر «لیلا» با آن وضعیت مادی و جایگاه اجتماعی «حسین» را در حد دختر خود نمیداند و او را رد میکند، درصورتیکه «لیلا» هم دلش با «حسین» است. «حسین» بعد از شنیدن جواب رد پدر لیلا، در عین سرخوردگی هر چه تلاش میکند، نمیتواند این عشق را فراموش کند و به خاطر همین شکست عشقی از درس و بحث هم کلی عقب میافتد و روزگار خود را سیاه و بیمعنا میبیند! حسین شکایت روزگارش را به اساتیدش میگوید و آنها او را به انجام چلهای مُجرَّب دعوت میکنند؛ زیارت مسجد کوفه و بهجا آوردن آداب آن و متوسل شدن به امام زمان(عج) در چهل شب چهارشنبه. «حسین» چلۀ سفارش شده را شروع میکند و بعد از این چهل روز به لطف امام عصر(ع) ماجراهای جدید و جالبی برای زندگی او میافتد که باید در کتاب «پا در میانی» دنبال کنیم.