مسافرها همیشه با داستان‌هایشان سوار اتوبوس می‌شوند! هر کدام جای خود روی صندلی‌ها نشسته و تا رسیدن به مقصد با یکدیگر دربارۀ کار و زندگی حرف می‌زنند. «اتوبوس فیروزه‌ای» این کتاب هم همان‌طور که به نظر می‌رسد، یک اتوبوس عادی است با این تفاوت که مسافرانی خاص دارد با داستان‌هایی خاص‌تر و جذاب. تفاوت بزرگ این اتوبوس نسبت به دیگر اتوبوس‌ها نیز مقصد آن است که به سمت گنبد فیروزه‌ای کاشی‌کاری شده در شهر قم ما را می‌برد. داستان‌های مسافران «اتوبوس فیروزه‌ای» نه‌تنها داستان‌های پیچیده‌ای نیستند، بلکه داستان‌هایی از قول و قرار و احوال و اوضاع همۀ ما هست که گاهی یادمان می‌رود که به چه چیزی متصل هستیم. مسافرهای کتاب «اتوبوس فیروزه‌ای» متوجه شده‌اند کجای کار می‌لنگد و به دنبال راه‌حل‌هایی برای ترمیم زندگی‌شان از نقطۀ درست هستند. آنها حاجت نمی‌خواهند، بلکه دنبال خودشان می‌گردند. دنبال حال خوبی که فقط از سمت «مسجد مقدس جمکران» و زیر سایۀ امام عصر(عج) برایشان حاصل میشود. قرار است در دل این کتاب با ده قصه، ده بار به امام زمان(عج) گره بخوریم و ده بار دلمان را صفا بدهیم. اگر خیلی وقت است دنبال بهانه‌ای معنوی برای حال خوب می‌گردید اتوبوس فیروزه‌ای شاید هنوز یکی دو نفر جا داشته باشد. کتاب را تهیه کنید و یک‌شبه بخوانید. این کتاب متعلق به همۀ ما آدم‌های معمولی است.